خروش خلیج فارس و بزرگداشت بانوی اسلام در ماه مبارک رمضان
محفل ادبی فیض اداره کل کتابخانههای عمومیاستان با حضور استادان، شاعران و ادب دوستان بصورت غیرحضوری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومیاداره کل کتابخانههای عمومیاستان تهران، در این محفل علاوه برچهرههای شاخص ادبی کشورمان از جمله علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، علی داوودی و مصطفی محدثی خراسانی، شاعران شناخته شده پارسی زبان سایر کشورها نیز حضور داشتند.
در این برنامه ادبی، پس از پخش سخنان علیرضا قزوه پیرامون ریشههای شعر و ادب فارسی و نحوه گسترش زبان فارسی در فراسوی مرزهای ایران، نکاتی پیرامون الزامات شعر آیینی توسط رضا اسماعیلی مطرح گردید.
این جلسه با شعرخوانی مرضیه فرمانی از رشت و سرویش تریپاتی از بنارس وگفتگوی حمیدحمزه نژاد از مازندران پیرامون آداب و رسوم ماه مبارک رمضان در مازندران و شعر خوانی دکتر نقی عباس از هند با موضوع خلیج فارس ادامه پیداکرد.
(ویدئو را از اینجا هم میتوانید ببینید)
انتشار ویدیوی معرفی و خوانش بخشهایی از کتاب شرح عرفانی نماز تالیف ملا محسن فیض کاشانی توسط علیرضا مختار پور و معرفی کتابهای خاتم سلیمانی و دیوان طالب آملی از دیگر بخشهای این محفل ادبی بود.
بخش دوم کارگاه شعر به صورت گفتمانی پیرامون شعر آیینی معاصر توسط محدثی خراسانی و دکتر علی داوودی برگزار شد در این گفتمان به تاثیرات مثبت انقلاب اسلامیبر تشخص بخشیدن به مبحث شعر آیینی و شعر دینی اشاره شد و نمونههای موفقی از شعر آیینی معاصر به عنوان شاهد مثال ارائه گردید.
گرامیداشت سالگرد وفات حضرت خدیجه کبری (س) و نیز کارگاه «ادبیات خلاق کودک و نوجوان» با حضور پوپک نیک طلب و بابک نیک طلب از دیگر بخشهای این محفل ادبی بود.
در ادامه متن برخی اشعار خوانده شده در این محفل و نیز ویدئوی برخی شعرخوانیهای آمده است:
شعر فاطمه صغری زیدی از هندوستان تقدیم به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:
دل من گشته خونچکان سردار!
باز خالی شده جهان سردار
از در و بام، یک سکوت عجیب
باز پیچیده در مکان سردار
من کجا و کجا خداییها
من زمینی تو بی زمان سردار
عقل تاریخ کند گشته ولی
میکنم واقعه بیان، سردار
کربلا، خون و آتش و پیکر
شده تکرار، این و آن سردار
باز بر جسم پاره میتازند
اشکر کفر، بی امان سردار
باز هم سرخ گشته فرش زمین
باز تکرار شد زمان سردار
دل سید علی چه خون شده است
دیدهی ماست خونفشان سردار
عهد با پیکرت دوباره کنیم
هست یار تو یک جهان سردار
صبح جمعه نوای آمدن است
کوچ کردی ز این جهان سردار
شعراحمد شهریار شاعر اهل پاکستان:
هرچند مشتِ خاکم و از خاک کمترم
با این وجود پیشِ تو من از همه سرم
زیباتر از همیشهام و در نگاهِ تو
من گاهی آسمانم و گاهی کبوترم
در این هزارتوی جهانِ خراب و تار
من بی دعات راه بهجایی نمیبرم
سعی و تلاش و حرفه و علم و کمال، نه
با بوسهای به پای تو امروز سرورم
شیرینترین گناه همین بس که عشقِ تو
شد باعثِ رقابتِ من با برادرم
حیران و مات ماندم و دیدم که در نماز
از هر نظر شبیهِ خدا بود مادرم